خدا!

این زندگی است یا زوال است خدا!


چون لحظه به لحظه ،ضدحال است خدا!


البته جسارت مرا می بخشی


جان خودم ،این فقط سوال است خدا!



                    بهمن نشاطی


کیست؟

 

کیست غیر از او ، که این دل را پریشانی نوشت

فصل های ساده ی ما را زمستانی نوشت

 

روزِ یک عدّه  همیشه ،آفتابی است و صاف

حال ما را  وضعیت همواره توفانی نوشت

 

نوبت ما چون رسید از دفترش برگی نماند

لاجرم خطّ مبارک را به پیشانی نوشت

 

هر که قلب مهربانی داشت جانش را گرفت

عمر هر سنگین دلی را سخت طولانی نوشت

 

می شود ارباب زاده چون پدر ، ارباب ما

سهم ما را در عوض یک عمر، دهقانی نوشت

 

" فقر فخری" را به دیوار اتاق آویختیم

ده قدم آن ور تَرَش ، فَتّ و فراوانی نوشت

 

کیف پول  عده ای را کرد درمان با دلار

از برای جیب ما ، سوراخ درمانی نوشت

 

نام ما را ـ باز هم بسیار ممنونم خدا! ـ

در سجل ،گفتی به مأمورت ، مسلمانی نوشت

 

خوب می دانم که در یاد تو می ماند ، بله!

شاعری که شعر نه،آیات شیطانی نوشت

 

 بهمن نشاطی